تسمیه روستاهای شهر دارخوین در خوزستان

ساخت وبلاگ

 

*  روستای البوبالد

 

 در مورد این این روستا این چنین گفته شده که نام قدیمی و پیشین آن عنه بوده و طبقه گفته یکی از کسانی که اطلاعاتی در مورد روستا و اهالی آن دارد بالدی ها اولین کسانی که در این منطقه سکنی گزیدند که فامیل و نام خانوادگی خود را از جد بزرگشان که بالد نام دارد گرفته بودند . و هم اکنون اکثر زمین های اطراف این روستا مربوط به بالدی ها می باشد و مالک اصلی زمین های اطراف آن روستا خود البوبالد هستند . و این می تواند علت نامیدن این روستا به این نام باشد

 

 *   دارخوین

 

 

 همانطور که همگی استحضار دارند این دهستان هم اکنون تبدیل به شهر شده است . وکلمه دارخوین کلمه ای مرکب از دار + خوین که در زبان عربی دار به معنی ( بیت ، منزل ، خانه ) بوده و خوین نام شخصی که به احتمال زیاد اسدی بوده است و از اولین کسانی که در منطقه فعلی دارخوین ساکن شده است لازم بذکر است که ساختمانی که در آن زمان احداث نموده از گل بوده است(توضیح :شخصی (احتمالا) اسدی به سبب قتلی درعراق فرار می کند وبه ایران و در محل کنونی که قبلا نیزار بود پناه می برد و خانه ای برای خود می سازد و مردم چون وی را نمی شناختند آن خانه را دار خوین می نامیدند خوین مصغر خاین وکلمه عربی است که بعدها مردم دیگری از طوایف مختلف در آنجا سکنی می گزینند.)

 

  * یوخان ( یوخانیه)   

 

نامی فنی است که محل نگهداری خرما به هنگام برداشت محصول است و می توان وجه تسمیه این روستا را به دلیل وجود نخلستان های پر ثمر در آن منطقه دانست که انبارهای ( یوخان های ) زیادی در آن منطقه وجود داشت .

 

  * سلمانه

 

این روستا منسوب به سلمان که وی یکی از معروفترین امرای کعب است او در زمان حکومت خود اقدام به حفر یک نهر بزرگ کرده و از آن زمان تاکنون این نهر معروف به روستای سلمانه شده است . ضمنا" یاد آوری می شود که مارد روستای همجوار سلمانه نام آن از اسم یک شخص گرفته شده که سلمان برادر مارد می باشد .

 

 

   * مسعودی  

 

 در اصل زمین های که در این روستا وجود داشتند هیچ کس مالک آنها نبوده و سرزمین آن خالی از سکنه بوده و بعدها با پیدا شدن اشخاصی همچون مقامس غراوی و منصور بالدی که با خرید این زمین ها و کشت گندم و جو در آن مالک اصلی این زمین ها شناخته شدند .

 

  * صلاحاویه     (صلحاویه) 

 

 همانطور که از نام آن پیداست روستایی بوده که قدمت آن زیاد بوده و با توجه به اینکه کلمه صلاحاویه از مشتقات سه حرف اصلی صلح می باشد و دلیل نام گرفتن این روستا آن بوده است که در زمانهای قدیم و چندین دهه پیش نزاع و درگیری میان دو قبیله درگرفته بود و این دو قبیله بعد از این نزاع در این منطقه صلح و آشتی خود را اعلام می دارند و از آن زمان تاکنون نام صلاحاویه به خود گرفته است .

 

  * علوان باعاگوله 

 

 در مورد وجه این تسمیه این روستا طبق نظر محقق و اطلاعات کسب شده در این مورد اینکه این منطقه در زمان قدیم به صورت یک زمینهای بایر و پر از خشت وخار بوده و غیر قابل کشت بوده و براثر مرور زمان کسانی در این منطقه سکنی گزیده که هم اکنون شیخ علوان یکی از این اشخاص می باشد و نام آن برگرفته شده از عاگوله و علوان شده است که هم اکنون به صورت یک قریه کاملا" متمایز از سایر روستاها است .

 

  * مملح 

 

 درباره وجه تسمیه این روستا چنین عنوان می شود که یک نهری در زمان قدیم در این منطقه وجود داشته و آبی که در آن جاری بوده غیر قابل شرب و نمک زار است و به دلیل تجمع آب شور و نمک در این نهر نام این منطقه را از آن اقتباس کردند .

 

 *  شاخت الخان (شاخه الخان) 

 

 قدمت این نام بیش از 200 سال است و به قولی از اقوال تبعیدگاه یکی از خانها ( خوانین ) عجم در زمان قاجار بوده و مردم محلی این خان تبعیدی را مورد مهر و محبت خود قرار داده و وسایل آسایش وی را در این منطقه مهیا کرده اند و از آن به بعد این روستا به نام همان خان منسوب شد .

 

  * وسطانیه

                          

 وسطانیه مشتق از سه حرف اصلی ( وسط ) به معنای میان و دلیل نامگذاری آن این بوده است که این روستا در میان تالاب واقع شده و با بالا رفتن آب در زمان طغیان و سیل این قطعه زمین به دلیل اینکه از سایر نقاط مرتفع تر و بلندتر بود زیر آب فرو نمی رفت و خارج از آب باقی می ماند وشاید دلیل وجه تسمیه این روستا همین بوده است .

 

* ام الحجار

 

 این روستای به دلیل اینکه از نظر ارتفاع از سطح دریا پایین تر قرار دارد و به همین خاطر این روستا در هر طغیان رودخانه زیر آب می رفت و دیگر روستاها نیز به زیر آب می رفتند و بعد از مدتی که آب از آن ناحیه دوباره به رودخانه برمی گشت در اثر تابش نور خورشید در منطقه کنونی روستا سنگهای بسیار بزرگی تشکیل می شد که به وسیله یک انسان قابل حمل و جابجایی نبوده و این سنگ های بزرگ باعث شد تا این روستا نام ام الحجار لقب بگیرد و معنای لغوی آن مادر سنگها می باشد .

 

 

  * ام الغزلان

این روستا که نام آن مرکب از دو کلمه ام به معنی مادر و غزلان به معنای آهوان می باشد و در زمان قدیم این منطقه محل تجمع آهوان به هنگام غروب آفتاب بوده است که منظره ای جالب و دیدنی را از خود به نمایش می گذاشتند .

 

 

  * مهندس ( علم آباد) 

                

 با توجه به اینکه در زمان قدیم این روستا از توابع عچرشیه بوده و در همان اثنی یک مهندس برای اولین بار پا به این روستا می گذارد و در آن جا یک تلمبه خانه نصب می کند و کشاورزان آن منطقه زمین های کشاورزی خود را از آن آبیاری می کردند و بر اساس  همان نام مهندس نامگذاری کردند  و در تقسمات کشوری نام علم آباد را به این روستا منتسب کردند

 .

 

 * خرایب   

 

 درباره این روستا می توان چنین گفت که در ابتدا هیچ کسی در آنجا ساکن نبوده و مردمی یا اشخاصی در آن منطقه زمین های زراعی داشتند که به علت فاصله گرفتن و دوری از سایر آبادی ها و جاده ، سکونت در این منطقه به سختی انجام می شد و صاحبان زمین کشاورزی در آنجا خانه هایی به صورت موقتی ساخته بودند ( یعنی فقط در هنگام کاشت و داشت و برداشت محصول در آنها ساکن می شدند ) و بعد از برداشت محصول این سکونت گاهها به خرابه تبدیل می شدند خرایب از کلمه خراب گرفته و به معنای ویران شدن و در نتیجه این مکان را به همین نام خواندند

 .

 

 * دابوهیه

 

 به گفته کارشناسان زبان عربی این روستا که دابوهیه می باشد می تواند از دبه مشتق شده باشد که به معنای ( رمل ) یعنی ماسه است که خالی از دلیل هم نیست زیرا خاک این روستا ماسه ای بوده و تا زمان نه چندان در ماسه این روستا جهت ساخت وساز در دیگر نقاط مورد استفاده قرار می گرفت و نام قدیم یا دیگر آن خضریات بوده است که مالکیت بیشترزمینهای کشاوزی آن مختص شیوخ عشیره بغلانیا می باشد  .

 

 

* دریسیه 

 

 این روستا نسبت به سایر روستاهای شهرستان شادگان از نظر وسعت بیشتر بوده و در زمان قدیم به آن صالحیه می گفتند و در حدود قبل از 250 سال پیش که اساس وجود آن را به این صورت می توان تشریح نمود که یک معلم یا مدرس از نجف به این روستا آمده و درس قرآن را دراین منطقه شروع به تدریس می کند و یک اتاقی در آن زمان برای خود ساخت و براساس همین نام معلم که در زبان عربی ( مدرس ) نامیده می شود نام دریسیه از آن اقتباس شده است .

 

  *صگاره ( سگاره) 

 

تلفظی محلی که از کلمه صقاره  ومشتق از صقر که از پرندگان شکاری است . در زمان های قدیم ساکنان این روستا اقدام به تصقیر یعنی تربیت پرندگان شکاری جهت استفاده در شکار می کردند و از آن زمان به این نام معروف شده است .

 

* ابوصخیر 

 

 این منطقه ی روستا در زمان قدیم شط العرب به آن می گفتند و در همان زمان یک مقبره قدیم  در این منطقه به نام ابوصالح وجود داشت که طبق گفته های یکی از اهالی ساکن در آن روستاها یک نوع سنگ های قدیمی و خیلی بزرگ در آن وجود داشته است و احتمال آن می رود در آن زمان این سنگ ها همگی زیر آب رفته باشند و ممکن است علت نامیدن این روستا به دلیل وجود همین سنگهای بزرگ باشد .

 

 

 * صفحه

 

 این روستا در زمان قدیم کل زمین های مربوطه به این قریه در اختیار  شیوخ بغلانی بیت شیخ زهراو بوده و در آن زمان کار و شغل اصلی آنها  کشاورزی و دامپروری است که دامهای خود را به مراتع جهت چرا می بردند و عنوان می شود زمین های واقع در این روستا کاملا" مسطح و صاف بوده و هر وقت سیل و طغیان رودخانه کارون  در آنجا بوجود می آمد این روستا و زمین های آن زیر آب می رفت که نام آن می تواند از صفح در زبان عربی گرفته شده که معنای آن در زبان فارسی جاری شدن  آب می باشد .وساکنان این روستا از عشیره بغلانی میباشند و باتوجه به اینکه این روستا در طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی کشت و صنعت سلمان فارسی قرار گرفنه وهم اکنون در محاصره طرح مذکور قرار دارد که با مقاومت اهالی روستا و ندادن حقوقشان  از تخلیه و مهاجرت از روستا استنکاف نموده و تا پرداخت نکردن حقوقشان از طرف شرکت مذکور از تخلیه منازل مسکونی خوداری می کنند و با توجه به زندگی امروزی روستاهای کشور ابران زندگی  اهالی این روستا به زندگی ماقبل تاریخ و ابتدایی وعصر حجری تبدیل شده است

 

 

 

*  کاظمی خلف

 

 در واقع در این مورد قریه یا روستا می توان به اختصار چنین بیان کرد که علت وجه تسمیه آن برگرفته از نام اشخاصی بوده که در زمان قدیم در این روستا از اولین کسانی بودند که در آن ساکن شدند و خضیر بن فهد السرور فرزندانی به نامهای کاظم وخلف داشت که طبق به تحقیقات بعمل آمده و پرس و جوهای صورت گرفته عنوان این روستا از نام دوشخص کاظم و خلف گرفته شده است .

 

 

 * نثاره

 

 این روستا مربوط به زمان شیخ حمید مقامس می باشد که یکی از مالکان اصلی این زمین در آن روستا بوده و چون کار کشاورزی در آن روستا رواج بیشتری داشت لذا بر اساس گفته های موجود وجود یک کارخانه آسیاب آرد بعید به نظر نمی رسد که در آن زمان به این کارخانه به زبان عربی ( نثاره ) می گویند که قدمت این روستا در حدود 600 سال بوده و ساکنان اصلی آن به عنوان کشاورز مشغول به کار بودند .

 

 *  علی آبادی ( علی بن الحسین )

 

 می توان درباره عنوان و نام این روستا این چنین گفت که در زمان قدیم وجود یک بقعه یا مکان متبرکه یا آرامگاه بنام علی بن الحسین دور از انتظار نیست و در حال حاضر اثری از این مکان یا بعقه متبرکه وجود ندارد و مالکین اصلی این زمین ها شیوخ مطور و فیصلی ها بودند

 

دریسیه سفلی *

 در مورد این روستا ذکر شده که براساس تقسیم اصلاح زراعی بوجود آمده که نام سفلی برگرفته از کلمه ای عربی می باشد که معنای آن انتها می باشد و علت آن امتداد این روستا به طرف شهرستان شادگان می باشد . و مالکین روستای دریسیه اکثرا" در این آن ساکن هستند و خیلی از کارهای مهم و در آن انجام می گیرد .

 

  * دریسیه علیا

 

 همانطور که از نام این روستا پیداست علیا در زبان فارسی به معنای بالا است و این نام به وسیله تقسیم اصلاح اراضی در این روستا بوجود آمده است .

 

  * دریسیه وسطی 

 

 بر اساس تحقیق انجام شده این روستا برگرفته از کلمه وسط که در زبان فارسی به معنای میان می باشد و مانند دو روستای دیگر ( علیا و سفلی ) نام آن بوسیله تقسیم اصلاح زراعی بوجود آمده است

منتدا عشيره البغلانيه في الاهواز ...
ما را در سایت منتدا عشيره البغلانيه في الاهواز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cghazali13505 بازدید : 481 تاريخ : دوشنبه 21 خرداد 1397 ساعت: 5:02